پائولو کوئیلو از هزار و یکشب تا مولانا
رمان کیمیاگر، گرچه توسط نویسندهای غربی نوشتهشده است اما حال و هوایی شرقی و متأثر از افسانههای شرقی دارد . امروزه آثار کوئیلو جزو آثار عرفانی جدید شناخته میشود. اگرچه بیشتر آثار او در قالب داستان است اما مبانی اندیشهی عرفانی و مذهبی در اثرش به چشم میخورد.برخی منتقدان آثار وی را نمونهای از عرفان نوظهور و کذب میدانند و عدهای نیز سبک عرفانی وی را برگرفته از مکتب فکری و عرفانی مولانا تلقی می کنند. نکته جالبتر اینکه خود کوئیلو به این قضیه معترف است که داستانش تأثیر گرفته از شاخصترین اثر ادبی شرق، کتاب هزار و یکشب است. در قسمتی از داستان که شخصیت اصلی داستان با باد و خورشید و زمین به گفتگو میپردازد، به ویژگیهای فانتزی تخیلی داستانهای هزار و یکشب اشاره دارد. موضوع قابل تامل در این داستان بعد معنوی کتاب است. آنجایی که شخصیت داستان برای رسیدن به مقصود و مراد خود باید دل از تمام دلبستگیها و علایق دنیوی خود چشم بپوشد و راهی سفر شود. نمادی که در داستانهای عرفانی شرق بهویژه آثار مولانا، شاخص است. ازنظر منتقدان این داستان متأثر از داستانی از کتاب هزار و یکشب با نام دو رویابین و یک حکایت از دفتر ششم مولانا است و حتی چنین گفتهشده است که وی در سفری که به ایران داشته، با آثار مولانا آشنا شده است.کیمیاگر چنان تحت تأثیر از آثار مولانا نگارش شده است که زیبایی این تأثیر در متن این کتاب بهوضوح مشاهده میشود. عقاید فلسفی و عرفانی بهره گرفته از افکار مولانا، همگی دال بر این علت است که آشنایی کوئیلو با آثار کهن ایرانی وی را تا به این حد تحت تاثیر قرار داده است تا چنین اثری برجسته با حال و هوای شرقی از خود به جای بگذارد.
سانتیاگو و اهرام ثلاثه
کیمیاگر، داستان سرگذشت جوانک چوپانی است که ازقضا اهل کتاب است و به مدرسه علوم دینی رفته است و رویای کشیش شدن را در ذهن میپروراند. اما مسیر زندگیاش با خوابهایی که بیشباهت به الهام نیستند بهطورکلی تغییر میکند. خوابهای سانتیاگو او را به کشور اهرام افسانهای مصر رهنمون میکند و نوید گنجی عظیم را به او میدهد. همانند داستان دو رویابین از کتاب هزار و یکشب، که شخصیت داستان که از اهالی قاهره است و در رویای خود میبیند که گنجی در شهر اصفهان مدفون است و برای به دست آوردن این گنج سفری پرمشقت و طولانی را متحمل میشود که درنهایت گنج را در خانهی خود در قاهره مییابد. در داستان کیمیاگر نیز شخصیت اصلی داستان، سانتیاگو با مشورت پدرش گوسفندهایش را میفروشد و حتی دل از دختر موردعلاقهاش میبرد و راهی سفری طولانی میشود. در این سفر وی با ماجراها و اشخاص زیادی آشنا میشود . تمام شخصیتهایی که در مسیر سفر با سانتیاگو آشنا میشوند وی را دررسیدن به هدفش راهنمایی و کمک میکنند. داستانهایی که از زبان کیمیاگر، که همان پیر و راهنمای او در این سفر پرخطر است و برای وی تعریف میشود همگی درسهایی از زندگی به سبک و سیاق شرقی است، که همیشه برای غربیهای مصداق افسانههای رمزآلود را داشته است. در مسیر این سفر او تا پای مرگ پیش میرود و چندین بار سرمایهاش مورد تاراج قرار میگیرد. اما دست از هدف خود نمیکشد و سختی راه را به جان خریده و پس از سه سال سرگردانی در بیابانها و صحراهای بیآبوعلف آفریقا، به سرزمین موعودش میرسد و در کمال ناباوری گنجی پیدا نمیکند و باز با نشانهای جدید که این بار از سوی راهزنی به وی الهام میشود گنج خود را در دیار خود مییابد و بهسوی زادگاهش بازمیگردد و این بارگنج واقعی خود را در همان آغل گوسفندانش مییابد. نتیجه این سفر در پایان این داستان این است که گنج اصلی هر انسانی در درون اوست و نکتهای که درونمایهی این داستان به آن اشاره دارد میل انسان به سفر است که در هرکسی این میل درجاتی دارد و لازمهی سفر آزاد بودن از قید مادیات و تعلقات دنیاست.
پر فروشترین کتاب تاریخ
پائولو کوئیلو نویسندهی برزیلی، در سال 1947 در شهر ریودوژانیرو چشم به جهان گشود. وی از همان زمان نوجوانی خود در رویای نویسندگی به سر میبرد و سرانجام در سال 1982 ابتدا کار خود را با نوشتن کتاب آرشیوهای جهنم شروع کرد که کتاب موفقی از آب درنیامد و سپس بعد از نگارش کتاب خاطرات یک مغ نوشتن کتاب کیمیاگر را آغاز کرد. پس از انتشار این کتاب در برزیل و محبوبیت این اثر، کمکم داستان کیمیاگر وسعت جهانی پیدا کرد و بیش از 65 میلیون نسخه از این رمان منتشر و به 70 زبان در جهان ترجمه شد و توانست در رکوردهای گینس خود را به ثبت برساند و به پرفروشترین کتاب تاریخ جهان مبدل شود. همچنین ازنظر منتقدان رمان کیمیاگر را نیز با داستان شازده کوچولو اثر سنت اگزوپری مقایسه کردهاند که در آن، شازده کوچولو با رویای پیدا کردن گنج واقعی به ترک سیاره خود میپردازد و درنهایت آنچه را جستجو میکند در سیارهی خودش مییابد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.